تجلّی حج و ادعیه در شعر حافظ
قرآن مجید همواره هدایتگر انسان ها در همه ادوار تاریخ بوده و همیشه صدرنشین هر محفلی است که در آن نکته ای ناب گفته می شود یا دانشی نو پرده از رخسار بر می دارد. بخش بزرگی از زندگی اجتماعی انسان در گرو عمل به مراسم و مناسبات اجتماعی است. چرا که مراسم و سنت ها باعث دوام و پایداری یک جامعه می باشند. قدمت برگزاری مراسم و مناسبات دینی در ایران به اندازه ی عمر خود اسلام است، چرا که ایرانیان از زمان پذیرش اسلام، مناسک دینی مثل نماز و روزه را به جای می آوردند و بعدها با پذیرش مذهب شیعه مراسم خاصی را که با عقاید شیعیان همخوانی داشت، به آن افزودند.
در بحث بیان مراسم، مناسک و مناسبات مذهبی، خواجه حافظ شیرازی از خلوت گوشه گیرندۀ زندگی روزمرّه دست کشیده و دغدغه او احساس مسؤولیت در برابر ادای تکالیف شرعی و رساندن این پیام (به شیوه ای رندانه)به گوش خوانندگان است و با تسلطی که بر سرایش غزل و فنون شعری داشته، از عهده آن به خوبی برآمده، تا آنجا که به دلنشین ترین شیوه ممکن، آن را به مخاطب رسانده است. نحوه بیانش هم فقط مختص خود اوست. با علم به این که حافظ، مفسّر و حافظ قرآن مجید بوده، از جمله تأثیر شعری وی، بازتاب کلام الله در ابیات اوست:
ز حافظان جهان، کس ز بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
حافظ شیرازی، شهسوار ایهام در غزل است. او در اشعارش بیشترین بهره را از آرایه ایهام و تعریض برده است. گاهی به طور مستقیم از ادای تکالیف شرعی و مراسم مذهبی یاد کرده و گاهی هم به طور غیر مستقیم:
روز اول که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست
«چار تکبیر زدن»، کنایه از ترک کردن برای همیشه است. در نماز میّت مسلمانان شیعه معمولاً پنج تکبیر و برای متوفی اهل سنت چهار تکبیر می گویند که اشارتی واضح به مناسک نماز میّت در جامعه اسلامی دارد. البته در این مقال کوتاه، بحث سنّی یا شیعه بودن حافظ مطرح نیست. در بیان اندیشۀ او در مطرح کردن مناسبات اجتماعی ــ مذهبی، باید متذکر شد که حافظ کور کورانه دنباله رو هیچ فرقه ای نیست. فلذا تأسی وی از خرد و جهان بینی بود که از برکات قرآن کریم به دست آورده بود. کمتر کسی برای بیان چنین امور مهمی از شعر بهره جسته و از آن سربلند بیرون آمده است که معرکه آرای تصاویر بدیع در غزل فارسی است.
یکی از ویژگی های شعری حافظ این است که مکان و زمان نمیشناسد. مرزها را شکسته و گاهی فراتر از عصر خویش رفته و گاهی به قرونی پیش از قرن هشتم هجری پای گذاشته است. شعر او در هر مکان یا زمانی رفته و عطر عشق را پراکنده است. حتی حوادث تاریخی در قرن هشتم و آثار حملات مغول، عدم ثبات حکومت ها، ناهنجاری های اجتماعی و فشار حکومتی بر مردم آن عصر، بر الگوی رفتاری شعر حافظ اثر منفی نداشته است. همچنین می بینیم که ارزش های اخلاقی و اجتماعی در شعر او صدچندان می باشد.
نگاه حافظ به فریضۀ حج
«حج» یکی از مراسم مذهبی و اجتماعی جامعه اسلامی و از ضروریات دین اسلام و از فروع دین و نیز از مهم ترین فرایض مسلمانان است. عبادت حج، عهد و پیمان میان خداوند سبحان و بنده است. در جوامع اسلامی، حج باعث وحدت و یکپارچگی و هماهنگی امور مسلمین است:
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد
حافظ به صورت زیرکانه ای حج را وسیلۀ تقرّب به بارگاه ربوبیّت معرفی کرده، نه هدف! یعنی همان شعار«لبیک اللهم لبیک». حج و مناسک آن، جلوۀ آشکار هدایت و راهنمایی برای انسان ها از سوی خداوند است:
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
یا:
آنچه سعی است من اندر طلبت بنمایم
این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد
یا:
احرام چه بندیم چو آن قبله نه اینجاست
درسعی چه کوشیم چو از کعبه صفا رفت
یا:
دل کز طواف کعبه ی کویت وقوف یافت
از شوق آن حریم ندارد سر حجاز
ـ «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ»(سوره حج آیه ۲۷)ر و در میان مردم بانگ حج برآور تا آنان، پیاده و سوار بر مرکبهاى چابک از هر راه دورى به سراغ تو بیایند.
ــ «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ»(سوره حج آیه ۲۸)ر(مردم از هر منطقهاى به حج خواهند آمد) تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند و در ایام مخصوص حج خدا را یاد کنند، به خاطر چهار پایان زبان بستهاى که رزقشان شده؛ پس از گوشت آنها بخورید و بینواى فقیر را اطعام کنید.
ـ «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ»(سوره حج آیه ۲۹)ر (زائران خانه خدا در روز عید قربان که قربانى کردند) سپس باید آلودگى خود را بر طرف سازند وبه نذرهاى خود وفا کنند و بر گرد خانهى کهن و آزاد (کعبه) طواف نمایند.
جایگاه دعا در غزل حافظ
امام علی(ع) می فرمایند:«خداوند حج را وسیله تقویت دین قرار داد». مناسک اوراد و ادعیه هم در شعر حافظ، سیری از آفرینش الهی به آفرینش شاعرانه است. دعا در غزل حافظ، کلام جادویی است که هر کلمه از دعا مرغ دل را به سوی آستان اجابت پرواز می دهد. حضرت علی(ع) می فرماید: «خداوند سبحان و تعالی خودش ذکر را انتخاب می کند برای جلا قلوب»
(نهجالبلاغهر خطبه ۲۲۲)
از نمونه های بارز در دریای بیکران اذکار و ادعیه، خواندن نمازهای واجب است که نیازی به بسط توضیح ندارد و جلوه های کم نظیر شعر حافظ به آن اشاراتی فراوان دارد. نماز مظهر اتمّ بندگی و جزو اصول دین اسلام است. در شریعت حافظ، نماز جلوه ای عالی از ایمان است:
به ولای تو که گر بنده ی خویشم خوانی
از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
پیامبر اکرم(ص) فرمود:«بارالها، درهای رحمتت را بر روی اهل توحید مبند و مشتاقانت را از مشاهده دیدارت محروم مگردان»(بحار الانوار: ۱۴۴)
ـ «وَقالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»
(سوره غافر آیه ۶۰)
ـ و گفت پروردگار دعا کنید تا اجابت کنم شما را.
از دیگر جلوه های خوب دعا، دعا کردن در حق دیگران است که جناب حافظ بدان اشارت دارد:
بلاگردان جان و دل دعای مستمندان است
که بیند خیر از آن خرمن که ننگ خوشه چین دارد
یا:
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی در حلقه ای در ذکر یارب یارب است
یا:
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار من است
گلاب، تشبیهی پنهان از بشارات قرآنی است برای اهل ذکر. و یادآوری شفا گرفتن جسم و جان از آیات قرآن:«وَنُنـزلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»
(سوره اسرا آیه ۸۲)
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
یا:
بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
از پی اش سورۀ اخلاص دمیدیم و برفت
یا:
هر صبح و شام قافله ای از دعای خیر
در صحبت شمال و سبا می فرستمت
یا:
ساقی چو شاه نوش کند بادۀ صبوح
گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش
«یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا، أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا، إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا….» (سوره مزمل آیات ۱ تا ۵).
یعنی: اى جامه به خود پیچیده! شب را جز اندکى، به پا خیز. نصف آن، یا اندکى از آن کم کن یا بر آن بیفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگین و گرانمایه بر تو القا خواهیم کرد. امام علی(ع) می فرمایند:«برترین عبادات شب زنده داری به یاد خداوند متعال است.» (غررالحکم: ۵۶۱۲)
امام زین العابدین(ع) در دعای روز عرفه فرمود:«خدایا، با بیدار کردن من در شب برای بندگی ات و خلوت و شب زنده داری برای تو و آرام گرفتنم با تو، شبم را آباد گردان.» (صحیفه سجادیه، دعای ۴۷)
نگاه خواجه حافظ شیرازی در ابیاتش بر پایۀ معرفت حسی و فلسفی است و هدایت سالکان به راه عشق، از دغدغه های اصلی اوست و از هر فرصتی برای تبلیغ رسالت خود استفاده می کند. گاه در قالب رفتن به سفر معنوی حج یا گاهی با سوز آه در دعای نیمه شب. همین راه عشق، سینۀ او را تهی از تعصّبات کورکورانه کرده و با صفای باطن به معرفی مراسم آیینی در جامعه اسلامی پرداخته است. قدرت شعر او که برگرفته از دانش متعالی و روح آگاه اوست، بُعد زمان را می شکافد و در تمام اعصار، در نهایت، راه را برای پرستش آفریدگار نشان می دهد.
شیوۀ شعر حافظ با توجه به اقتضای حوادث آن دوره، گاهی شکل طنز هم به خود می گیرد تا خواجه شیراز بسان باغبانی زبده، علف های هرز ریا و سستی را از درخت سبز و استوار دین بچیند:
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می بینی و من خانه خدا می بینم
یا:
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین
تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
یا:
ز خانقاه به میخانه می رود حافظ
مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
معنویات نیاز اصلی انسان هاست. چرا که روح به آن نیازمند است و از ضرب و زور به دور است. حج، اتحاد میان جوامع اسلامی و راه رهایی از خودخواهی است. این اتحاد در ادعیه و اوراد و همچنین در صفوف نماز جماعت تکرار می شود که باعث عملکرد بهتر انسان در هر اجتماعی است. حتی اگر مسلمانی در کشور غیر اسلامی زندگی کند.عمل به مراسم و مناسک مذهبی، علاوه بر پرورش روح، در پرورش جسم نیز مؤثر است. نظم و انضباطی که در بین این مناسک دیده می شود، خواه ناخواه در زندگی روزمرّۀ فردی اثرگذار بوده و باعث بهبود عملکرد می شود؛ تا حدّی که هوای نفس را مهار کرده و در نتیجه آدمی از صمیم دل به اجرای آن می پردازد.
سارا صابر