- ب ب +

آغاپوسی

 
غزلی‌ست از مولانا که ردیف آن کلمه‌ای یونانی‌ست:
 
بتاب ای ماه بر یارم بگو یارا اغا پوسی / بزن ای باد بر زلفش که ای زیبا اغا پوسی
گر این جایی گر آن جایی وگر آیی وگر نایی / همه قندی و حلوایی زهی حلوا اغا پوسی
تا بیت آخر:
منم نادان تویی دانا تو باقی را بگو جانا / به گویایی افیغومی به ناگویا اغا پوسی
 
در متن‌های چاپی، شاید متاثر از وزن یا تداعی «اغا» ترکی یا مغولی، کلمه را به صورت «اغا پوسی» می‌نویسند منتهی صورت درست‌ترش «اغاپو سی» است: Αγαπώ σε
اگاپو (دوست دارم) سی (تو را)
 
در بیت آخر امّا مولانا کلمه دیگری هم افزوده است: افیغومی... که به احتمال زیاد، و نوع تبدیل گاما به غ در اغاپوسی، صورتی‌ست از αφηγούμαι افِگومِ، به معنیِ قاموسی: بیان می‌کنم، روایت می‌کنم.
 
جالب این که در نسخه چستربیتی، کاتب علامت زده و کلمه را در حاشیه، احتمالا در معنی رایج آن نزد یونانی‌زبانان قونیه، ترجمه کرده است: «می‌لافم» و خیلی هم خوب! 
به گویایی افیغومی به ناگویا اغاپوسی: به گفتن، لاف عشق تو می‌زنم، به خاموشی، دوستت دارم... یا نظیر آن. 
 
این که «اغاپوسی» را معنی نکرده احتمالا از آن روست که این ترکیب «دوستت دارم» به زبان‌های رایج منطقه، چنان که امروز، نزد عموم مخاطبان آشنا بوده است و البته مولانا جای دیگر هم دارد: 
پویسی چَلَبی پویسی ای پوسه اغا پوسی / بی نخوت و ناموسی این دم دلِ ما را جو...
 
اشاره کنیم که آن ماری شیمل در «من بادم و تو آتش» اغاپوسی را به معنی «محبوب» یا «معشوق» دانسته که نزدیک است و نیست، در لفظ (αγαπητός آگاپیتوس) و معنی.
 
تفاوت معنای عشق و دوستی در دو صورت آگاپه و فیلیا، صحنه جالبی در انجیل یونانی خلق کرده که جا دارد از آن جدا بنویسیم. 
 
اگر در خاک بنهندم تویی دلدار و دلبندم / وگر بر چرخ آرندم از آن بالا اغا پوسی
اگر بالای کُه باشم چو رهبان عشق تو جویم / وگر در قعر دریاام در آن دریا اغا پوسی
بیا پهلوی من بنشین به رسم و عادت پیشین / بجنبان آن لب شیرین که مولانا اغا پوسی...
 
مجید سلیمانی