در اعتقاد کفار قریش، خداوند واگذارکننده ادارهی عالم به بتها
البته این و انتم تعلمون (۱) خطاب به آن کسانی هم که در زمان پیغمبر بودند و چیزی در این باره میدانستند هست. یعنی شما که قبول دارید عالم را خدا خلق کرده. زیرا آن کفار قریش خدا را بعنوان خالق قبول داشتند، منتها میگفتند: خدا ادارهی عالم را به لات و منات و عزی که اطراف کعبه بودند واگذار کرده، مثل مثلاً یک استادی که دکانی را روبهراه کرده و دیگر کنار نشسته و به شاگردها میگوید حالا شما اینجا را اداره کنید، به تصور عامیانه و ابلهانه این بتها را بچه شاگردها و خانه شاگردهای خدا میدانستند. قضیه خلقت عالم اینطور نیست که یک چیزی بیافریند و برد یک گوشهای بنشیند (وحال اینکه حیات عالم بستگی به ارادهی الهی دارد) مثل اینکه شما آفریننده توهمات و خیالات خود هستید و تصوری را در ذهنتان مجسم میکنید، اما همین که یک لحظه غفلت کردید دیگر آن تصور وجود ندارد، چون حیاه و قیومیت آن در ذهن شما بستگی به این دارد که شما متوجه او باشید، اگر بخواهیم بطور تشبیه ناقص بگوییم: همهی آفرینش نسبت به خدای متعال یک چنین حالتی دارد و اینطور نیست که حالا بسازد و بپردازد، بعد مثل ساعتی که کوک میکنند میگذارند بالای طاقچه و میروند پیکارشان، خدا هم عالم را با قوانین آفرید و گذاشت اینجا و رفت. به هیچ وجه قضیه این طور نیست اما مشرکین اینطور تطور کردند. پس وانتم تعلمونمشتمل بر همهی تاریخ است، مخاطب آن، همهی انسانهایی هستند که از معرفت و دانش برخوردار هستند کانه حالا بعد از چهارده قرن این آیه به ما میگوید: اگر کسانی قبل از شما نمیفهمیدند یا دچار توهمات باطل بودند یا فطرت آنها گم شده بود و نمیتوانستند حقیقت را درک کنند، شما اینطور نیستید و میدانید پیشرفتها و تحولات عالم و دگرگونیهای مکتبها و معرفتها و راه درست در مقابل شما قرار دارد، ولذا چرا غیر خدا را عبادت میکنید. بهرحال این آیه برای انسانهای آشنا با معرفت الهی باید هشدار دهنده باشد. یعنی شما که میدانید، چرا باید غیرخدا را اطاعت کنید و غیرخدا با همان عرض عریضی است که بحث شد.